جالبه که هر دو نقش بازی (دکتر و پلیس) از قابلیتشون برای جون‌هی استفاده کردن
مردی از بس خوب و مثبت بود تا قسمت آخر نگران بودم مافیا باشه و بهمون خنجر بزنه:)
ولی خیلی جذاب میشد اگ جون‌هی رئیس مافیا میشد و حتی استعلام پلیس هم شخصیتش رو افشا نمیکرد
و دوست داشتم بازی نقش های دیگه ای هم داشته باشه

درمورد رندوم بودن یا نبودن نقش ها، به نظرم رندوم بوده.چون جذابیت بازی به تصادفی بودن نقش هاست و اگه یه نفر همیشه مافیا باشه تکراری میشه
از طرفی مامان و بابای سه‌اون اصلا براشون فرقی نمیکرد که کی مافیا باشه و کی شهروند چون همه رو مقصر میدونستن
و در آخر هم تک تک بچه‌ها زجرکش میشدن چه شهروند باشن یا مافیا.
مثلا ناهی که با سومی دوست بود نقش پلیس داشت یا کیونگ‌جون و رفقاش با اون شخصیت مزخرفشون شهروند بودن و جو وون که قربانی قلدری بود مافیا شده بود!
پس قطعا یون‌سو و جون‌هی هم قبلا تجربه مافیا بودن رو داشتن و آدم کشتن
تنها کسی که همیشه مافیا بوده و برنده میشده جونگ‌وون بوده

درمورد تفاوت زمانی دنیای بازی و دنیای واقعی، به نظرم اونقدر جدی نیست که باگ باشه.
بازی توی واقعیت مجازی و به کمک هوش مصنوعی انجام میشه و سرعت کامپیوتر از انسان خیلی بالاتره.
الان کاری ک برای انسان شاید چند ساعت یا چند روز طول بکشه رو هوش مصنوعی در عرض چند ثانیه انجام میده
ینی مثلا ممکنه هر ست از بازی ۱۰ دقیقه طول بکشه که در طول ۲۴ ساعت میشه ۱۴۴ ست
و اگر اردوی مدرسه ۲ روزه باشه ینی ۲۸۸ ست بازی میتونن انجام بدن.
حالا اگه هر ست فقط ۵ دقیقه باشه ینی توی ۴۸ ساعت ۵۷۶ ست بازی میشه انجام داد و همین برای دیوونه کردن یه آدم کافیه
لازم نیس بچه‌ها تا ابد زندانی باشن بلکه حتی چند ساعت بازی کردن هم کافیه تا همشون راهی تیمارستان بشن.
و طبق حرفای والدین سه‌اون ، من حدس میزنم بالای چهل پنجاه دست بازی انجام شده و جونگ‌وون هیچوقت نذاشته شهروندا برنده بشن
چون اون نابغه های دیوانه جوری تعجب کرده بودن که انگار برنده شدن جونگ‌وون واسشون کاملا قطعی بود.پس باید به تعداد قابل توجهی بازی انجام شده باشه تا به این قطعیت رسیدن

درمورد خودکشی سه‌اون به نظرم غیر منطقی نبود
سه‌اون یه نوجوون آروم و سربه‌زیر و کاملا بی‌حاشیه و خجالتی بوده.برای چنین شخصیتی حتی اینکه باهاش شوخی کنی هم معذب کننده‌ست چه برسه به اینکه بخوای اون مدل فیلما رو براش بسازی و پخش کنی و همه دستش بندازن
و مطرح کردن این قضیه با پلیس و پدرومادر و حتی دوستش براش زجرآور و غیرممکن بوده چون برای یه نوجوون کل دنیا توی مدرسه خلاصه میشه و میخواد جلوی همه خوب به نظر بیاد.
ممکنه تموم اون اتفاقات در عرض چهار پنج روز افتاده باشه و برای همین جون‌هی و یون‌سو هم فرصتی پیدا نکردن که جلوی خودکشی سه‌اون رو بگیرن
از طرفی سه‌اون فقط یه کاراکتر طراحی کرده … هکر که نبوده بتونه ویدیوها رو از همه جا پاک کنه.حتی نمیدونسته اون ویدیوها رو کی ساخته

امیدوارم توی باقی ست ها ، هویول مفلوک شب اول نمرده باشه🤣

این دابوم چ مارمولکی بود ناکس
هار شده بود این اخرا

یون سو و سه اون دوستای صمیمی همدیگه بودن. سه اون به برنامه نویسی علاقه داشت و یه بازی ساده طراحی کرده بود. بعدم به کمک یون سو یه کاراکتر به اسم جونگ وون برای بازی طراحی کردن.
از طرف دیگه پسری به اسم جین دابوم که قربانی قلدری مدرسه بود عاشق سه اون بود و باهاش فانتزی میزد. یه روز با یکی از سایتای هوش مصنوعی میاد تصویر صورت سه اونو میزاره روی یه بدن نیمه برهنه و باهاش فانتزی میزده. روز بعدش که ساعت رسمی کلاسا تموم میشه و ساعت مطالعه آزاد بوده (سیستم مدارس تو کره جوریه که بعد از اینکه کلاساشون تموم میشه، تایم مطالعه آزاد هم دارن)، دابوم حین خروج از کلاس داشته اون عکسو تو گوشیش نگاه میکرده که قلدرای کلاسشون که براش قلدری میکردن گوشیشو از دستش میکشن و متوجه عکسه میشن. بعد دابومو تهدید میکنن که با همون سایت اینبار صورت سه اونو بزاره روی یه ویدیو و ویدیو رو پخش کنه و اگه اینکارو نکنه ویدیوهایی که از مورد قلدری قرار گرفتن دابوم داشتنو پخش میکنن (که شدت این قلدریا هم واقعاً زیاد بوده). دابومم از ترسش این ویدیو رو تو پلتفرمای مدرسه پخش میکنه. باقی دانش آموزا هم با اینکه میدونستن این ویدیو فیکه اما شروع میکنن به شایعه پراکنی و اینجوری میشه که سه اونم هدف شایعات جدید میشه و در نهایت خودشو میکشه.
پدر و مادر سه اون بعد از خودکشی دخترشون بازی‌ای که طراحی کرده بودو ارتقا میدن. هدف بازی این بوده که بچه‌های کلاسی که سه اون توش بوده رو وارد بازی کنن و در نهایت تو هر دور بچه‌های کلاس بمیرن و جونگ وون که نمادی از سه اون بوده و یک کاراکتر خیالی و بخشی از بازی بوده پیروز بشه.
به خاطر همین با مدرسه هماهنگ میکنن و یه اردو ترتیب میدن و وقتی که بچه‌ها داشتن با اتوبوس به اون محل کمپ و تفریح میرفتن اتوبوسشونو میدزدن (اون اتوبوسی که نشون میده لای درختاست همون اتوبوس واقعیه که بچه‌ها رو از توش دزدیدن). و بچه‌ها رو وارد بازی میکنن.
اما تو یه دور از بازی که سریالم داره همین دورو نشون میده، روح سه اون واقعی بازی و کاراکتر جونگ وون رو تسخیر میکنه و سعی میکنه یون سو رو آگاه کنه تا بیدار بشه و از این طریق دوستاشو نجات بده. به خاطر همین اون فلشو داخل کیف یونسو میزاره و اون فضاهایی که فقط یون سو میتونست واردش بشه درواقع توسط روح سه اون واقعی طراحی شده بود و در طول سریال یون سو داشت روح سه اونو میدید و یه سری خوابایی میدید. درواقع روح سه اون میخواست به یون سو کمک کنه تا خاطراتشو به دست بیاره. به واسطه اون عکسای دسته جمعی که یون سو پیدا کرد هم کاری کرد بچه‌های دیگه هم سه اون واقعی رو به یاد بیارن.
درنهایت روح سه اون تونست تا حدی نتیجه بازی رو تغییر بده و حداقل اینبار شهروند پیروز شد. اما چون در نهایت قواعد بازی مشخص بود (که در طول سریالم هی در قالب دیالوگای مختلف به این موضوع اشاره شد) نمیتونست همه رو نجات بده. به خاطر همین وقتی تو صحنه آخر یون سو حین مرگش از سه اون خواست تمومش کنه بهش گفت که دست من نیست و چاره دیگه‌ای نداشتم. چون در نهایت قواعد مشخص بود و کاراکتر جونگ وون هم بخشی از بازی بود و وجود خارجی نداشت (به خاطر همین وقتی میخواست خودشو پرت کنه پایین یه جوری بود انگار دچار باگ و اختلال شده).
در نهایت هم که یون سو بیدار شد و اینبار با آگاهی کامل وارد دور جدید بازی شد.
در رابطه با اتفاقاتی که بعد از صحنه آخر سریال هم قرار هست بیفته، کاملاً واضحه که قراره چی پیش بیاد.
اول سریال نشون داد که یون سو داره یه سری خوابایی میبینه که درواقع خاطراتش از دورای قبلی بازی بود. تو دور جدید هم که تو صحنه آخر نشون داد، اینبار که تو اتوبوس بیدار شد آگاهی کاملشو به دست آورد.
از نگاه معنی داری که کاراکتر جونگ وون بهش کرد هم مشخص بود که روح سه اون اینبارم وارد بازی شده. در غیر اینصورت چون کاراکتر جونگ وون وجود خارجی نداره و بخشی از بازیه اصلاً نباید ریکشنی نشون میداد.
این تغییر صندلی جونگ وون و آهنگ ترسناکم به این معنی بود که پدر و مادر سه اون نقشا رو تغییر دادن. اما خب روند مشخصه و از اینجا به بعد تلاشای روح سه اون و یون سو نتیجه بازی رو مشخص میکنه.
در نهایت هم کاملاً مشخصه که این بازی وقتی که روح سه اون راضی بشه و بتونه تغییرات بیشتری ایجاد کنه (که این تغییرات در قالب باگ و اختلال تو سیستم پدر و مادرش ظاهر میشه)، تموم میشه. و پدر و مادرشم کاملاً راضی میشن (وقتی که تلاشای سه اونو ببینن، همونطور که این دور شاهدش بودن و متوجه حضور سه اون شدن) و بچه‌ها رو بیدار میکنن.
بچه‌ها هم مثل یون سو بعد از بیدار شدن دردی که کشیدنو کاملاً به یاد دارن (چون پدر و مادر سه اون نمیزارن این دردی که کشیدنو فراموش کنن) و این تجربه‌ای که داشتن تا آخر عمر زندگیشونو تحت تاثیر قرار میده.
اگرم قرار باشه فصل دومی داشته باشه، با توجه به روند سریال اینبار قراره شاهد آگاه شدن همه بچه‌ها باشیم. مگه اینکه نویسنده تصمیم بگیره سریال سد اند باشه و در نهایت بچه‌ها بیدار نشن که احتمال حالت دوم واقعاً خیلی خیلی کمه.