سارا با کامنتاش امضاشو پای سریال زده 💘😁
حتی اگه سریالو نبینم خوندن کامنتهای سارا بهم ذوق و شوق میده 💘

اسپویل خطرناک

موقعی که همه برای کشتن یه یون رفته بودن
ارباب رودخانه ارواح می‌خندید و میگفت انگار اینجا فقط ما قصد کشتن اون رو داریم:)
حتی اون ارباب کوهستان هم ترجیح داد که یه یون بهش آسیب بزنه تا نیزه به یه یون بخوره:)))
و اونجایی که یه یون نزدیک بود آسیب ببینه سریع بهش خبر داد که مراقب خودت باش
چطور ممکنه که اون برای کشتنش اومده باشه درحالی که هیچ تلاشی برای مبارزه با اون نمیکنه:)❄️🌱

و کلام آخر من بنظرم این سریال از دست ندین
واقعا پشیمون نمیشین از دیدنش💖❄️🌱

اسپویل خطرناک

ذوق و خجالت یه یوئه موقعی که دونگ جون گفت باید به خونه برگردیم چون میخوام باهات ازدواج کنم:))) ❄️🌱

یکی از نکات قشنگ سریال
آزاد بودن بود اینکه به همه نشون میداد حتما نباید توی بند قوانین و محدودیت ها بمونیم و رها و آزاد باشیم، دونگ جون همیشه میگفت خونه ی آدم اونجایه که دوست داره بهش برگرده، یعنی خونه ی آدم میتونه هرجایی باشه، جایی که تو خوشحالی خونه ی توعه
و چقدر قشنگ که آدما توی بند محدودیت ها گیر نکنن، سفر کنن و آزاد باشن، عشق بورزن:))) ❄️🌱💜

کارکتر سی کونگ چانگ فنگ
خیلی تو دل برو و بامزه بودن و با دونگ جون خیلی دیونه بودن از اون کارکتر های خوش قلب
اسپویل

اونجایی که حاضر شد جلوی کل ارتش سلطنتی بایسته با اینکه خودش یکی از فرماندهان ارشدش بود چون ون جون، کسی که یون گه دوسش داره، و یون گه عزیز ترین دونگ جونه:)
اونجا آزاد بود این کارکتر بهم نشون داد:)) اینکه توی بند قوانین خودش محدود نمی‌کرد 🙂 و هرگز کاری که باعث بشه به دونگ جون پشت کنه انجام نمی‌داد
و نبردش با یه یون گه هم قشنگ بود:)
حیف که سرنوشت لعنتی یه یون از همه جدا کرد:) ❄️🌱

خب من این سریال دیشب تموم کردم
و من به شدت ازش لذت بردم برام مثل یه نسیم ملایم بود
با تک تک کارکتر ها زندگی کردم باهاشون خندیدم و گریه کردم اصن یجور خیلی خاصی این سریال تو قلبم رفت
از عشق و برومنس و خانواده و دوستی همه چیز این سریال به زیبایی به تصویر کشیده شده بود
بازیگر ها به شدت به کارکتر هاشون میومدن
و حتی بازیگران فرعی هم به شدت خوب بازی می‌کردند
صحنه های نبرد سریال خیلی خاص و قشنگ بود و جلوه های تو ذوق زن اصن نداشت
بازیگران زن سریال و کارکتر هاشون هر کدوم یجور دلبری میکردن >>>
و ویژوال سریال میتونم بگم حداقل 98 درصد ویژوال بودن توی این سریال
زیبایی استایل ها، مخصوصا استایل یه یوئه که من عاشقش بودم:)
همه چیز زیبایی خاص خودش داشت
با این سریال واقعا بهم خوش گذشت:)
یه یون گه، دونگ جون، یه یوئه عزیزم زجین:) ❄️💜

شیمی بین دونگ جون و یه یوئه برام خیلی خاص و قشنگ بود
اصن یجور خاصی این کاپل به دلم نشسته بودن
سکانس هاشون آرامش به آدم منتقل می‌کرد 🙂 ❄️💖💞

اسپویل خطرناک

و شیائو رو فنگ سر قولش به یه یون موند و بی‌گناهی ژنرال یه رو ثابت کرد:))
جوری که این کارکتر هميشه سر تمام قول هاش میموند:))) ❄️🌱

اسپویل خطرناک

اینجا برای من تیر آخر بود

یه یون : قولمون رو یادت بمونه
لطفا به خاطر من ادامه بده:))))

و یه یون گه ای که غرق در خون تنها خواهشی که از دونگ جون داره همینه:)))) ❄️🌱

اسپویل خطرناک

یه یون: کاش میتونستم زمان برگردونم عقب
دونگ جون، بچم آن شی و کسایی که از یخ زار با من اومدن رو همه رو به تو می‌سپارم
زندگی من در نهایت……
تاوانش به دنیا می‌پردازم :))))))))
یون گه:))) ❄️🌱

اسپویل

در طول زندگیم هرچیزی که صاحبش بودم از دست دادم دیگه نمیتونم همچنین چیزی رو تحمل کنم:))
و اما یه یون شخصیت مورد علاقم که ناعادلانه خانواده اش همه اعدام و تمامی خاندان یه هم تبعید شده بودن اون هم به دست امپراتوری که یک روز صمیمی ترین دوست پدرش بوده
شاید نشه بگی کارش در رابطه با جنگ با بی لی و کشته شدن خیلی ها درست بوده ولی چه کسی جواب از دست دادن خانوادش و خاندنش رو میده که سال هاست از دست داده، چرا کسی که بیشترین عشق رو بهش داره رو باید تماشا کنه که همسر شاهزاده میشه:)
و در آخر چرا و چرا باید به خاطر ون جون عزیز ترین قلبش و دونگ جون عزیز ترین جانش خودشو بکشه که مبادا آسیبی به اونها برسه؟ :))))
و آن شی کوچولویی که الان پدرش از دست داده
و در آخر چرا سرنوشت باید این قدر بی رحم باشه:))
یه یون کسی بود که همیشه از دور دونگ جون تماشا می‌کرد و کنارش بود و ازش محافظت می‌کرد حتی بدون اینکه بخواد دونگ جون بفهمه، بارها و بارها
و وقتی که بهش آسیب زد می‌گفت من لیاقت دوست صمیمی اون بودن ندارم:)))
برای من یه یون نماد صبر بود، هرچند گاهی اوقات دنیا برای ما چیزی رو رقم میزنه که از حد تحملمون خیلی بالاتره:)
و یه یون گه، آن شی عزیزشو به دونگ جون سپرد :))
و در آخر یه یون عزیزم امیدوارم آروم بخوابی:) ❄️🌱

اسپویل خطرناک

توی نبرد دونگ جون و یه یون
طرفی که دونگ جون وایساده بود پر از نور و زیبایی بود درحالی که طرفی که یه یون ایستاده بود پر از سیاهی بود:))) ❄️

اسپویل خطرناک

چقدر مباره بین دونگ جون و یه یون باشکوه و قشنگ بود
چه نبرد ناعادلانه ای
دونگ جون هرگز دلش نمیخواست کوچک ترین آسیبی به یون گه بزنه
برای همین حتی اگه قراره دشمن دنیا هم بشه یون گه رو برمیداره تا برش گردونه خونه:)) ❄️

ولی دونگ جون فقط میخواست یون گه رو برگردونه خونه:))) ❄️

اسپویل

دونگ جون :ولی تو تنهای تنهایی
سی کونگ چانگ فنگ: نگران نباش، قبل از اینکه همدیگر ببینیم همیشه خودم بودم و خودم:))) ❄️

فقط اونجایی که دونگ جون، شاهزاده رو فنگ رو مجبور کرد بهش بگه برادر بزرگ😂❄️

وقتی که لی منگ شا داره حرف های عارفانه میزنه
جو سنگین
یهو با خنده هاش همه چی عوض میکنه:)
پسر خوش خنده❤️‍🔥❄️

وقتایی که دینگ جی، آن شی بغل میکرد>>>
خیلی کنارهم خوشگل و قند بودن❄️💖

دلم برای خانواده ون و خانواده مرزدار تنگ شده