دانلود سریال Always on the Move 2024
- 2024 ، iQiyi ، اکشن ، رازآلود ، هیجان انگیز
- 2,183
- پنج شنبه ۱۹ بهمن ۱۴۰۲
دانلود سریال Always on the Move 2024
نام ها: همیشه در حرکت
محصول: 2024 چین از شبکه iQiyi
ژانر: اکشن | هیجانی | رازآلود
تاریخ پخش: Feb 6, 2024
قسمت ها: 39
روز های پخش: دوشنبه تا یکشنبه
مدت زمان: 45 دقیقه
وضعیت: به اتمام رسیده
بازیگران:
Bai Jing Ting – Gina Jin – Ding Yong Dai
قسمت آخر اضافه شد.
زیرنویس انگلیسی ندارد.
خلاصه داستان: در اواخر دهه 1970، در قطار بخار از نینگ یانگ به هاچنگ، جوان وانگ شین به سختی وظایف خود را در میان مسافران شلوغ انجام میداد. وانگ شین و ما کوی در خط مقدم امنیت عمومی راه آهن در کنار یکدیگر جنگیدند. آنها به مسائلی مانند سرقت، آدم ربایی، مواد مخدر، گشت زنی، و مبارزه با سرقت پرداختند و همیشه امنیت هر مسافر را در اولویت قرار دادند و فداکارانه از امنیت قطارهایی که بین شمال و جنوب حرکت می کردند محافظت کردند. وانگ شین و ما کوی مشعل پلیس راهآهن را در طول نسلها منتقل کردند و شاهد توسعه راهآهن چین از لوکوموتیوهای بخار به لوکوموتیوهای الکتریکی بودند و…
.
.
اطلاعات بیشتر سریال
امتیاز: 8.0 از 10 (میزان آراء: 13 نفر)
سازندگان سریال:
نویسندگان:
Gao Man Tang
کارگردانان:
Zheng Xiao Long – Yao Xiao Feng
سایر عناوین سریال:
عنوان بومی سریال:
南来北往
عنوان های دیگر سریال:
Railway Police
Nan Lai Bei Wang
San Ke Shu
三棵树
南來北往
三棵樹
.
.
لینک مستقیم
.
زیرنویس سریال
.
زیرنویس فارسی
قسمت 01 – قسمت 02
.
آهنگ های سریال
Part.1
زیرنویس فارسی هم داره. بگردین پیدا میکنین
نقد کلی سریال (حاوی اسپویل):
اعتراف میکنم هیچ قصدی برای دیدن این سریال نداشتم. دیدم تو لیست سریالای بچم جیانسی، این سریالم هست و نقش مهمان داره، درجا اومد تو لیستم. متاسفانه رکب خوردم و حضور جیانسی دروغی بیش نبود. با این حال، اینقدر این سریال قشنگ بود که با وجود نبود جیانسیف از دیدنش نا امید نشدم هیچ، به یکی از سریالای فوق العاده 2024ام تبدیل شد.
داستان از وانگ شینی میگه که با استاد پیرش ماکوی، ماجراهایی رو طی میکنن. اونا پرونده های مختلف زیادی رو که تو قطار اتفاق میافته از کوچیک تا بزرگ با همدیگه حل میکنن و در این مسیر ما شاهد تغییرات زیادی هستیم که سال به سال توی زندگی این آدما تاثیر میذاره. اما فقط این سریال در مورد این دوتا نیست. فقط ما یه سریال در مورد پرونده های مختلف قطاری نداریم. ما اینجا زندگی اعضای ایستگاه راه آهن رو توی محله کوچیکشون، زندگی مسافرای قطارایی که تو طول زمان داستانشون رو برامون میگن، ما غم و شادی تک به تکشون رو میبینیم.
داستانای افراد این سریال، چیزی نبودن که مربوط فقط به یه قسمت باشن. مثلا داستان زوجی رو داشتیم که بخاطر فاصله مکانی ماهی یه بار میتونستن همو ببینن. در قسمتهای مختلفی میتونستیم روند رابطه این دوتا، اشتباهاتی که میکنن و تغییراتی که تو زندگیشون اتفاق میافته رو کامل ببینیم. زن و مردی که تو قسمت مثلا بیست و خورده ای با هم دعوا میکردن تو قطار، تو قسمت سی و خورده ای زن و شوهر عاشقی شده بودن که سرنوشت اونا رو کنار هم قرار داد.
پرونده های سریالم همینطور. تاثیر تکنولوژی روی حل پرونده ها واقعا مشخص بود. اینکه برای حل بعضی پرونده ها چه مدت زیادی طول کشید و چقدر بخاطر نبود اون امکانات لازم تو اون زمان، حل این پرونده ها به عقب افتاد. مثل پرونده زن قاچاقچی که اگه دوربین مداربسته اون زمان داشتن، زودتر از اینا حل میشد. یا پرونده قاتل سریالی که همیشه کارشو تمیز انجام میداد. با این حال چند تکه تارموش اونو لو داد. چیزی که قدیما به خاطر نبود علم لازم برای تشخیص دی ان ای و شناسایی افراد، نتونسته بودن از همچین مدرک مهمی استفاده کنن.
جزئیات داستان واقعا کامل بود. از هیچ چیزی دریغ نکردن. دلیل همه چیز رو برامون توضیح دادن و از داستانای پشت پرده اتفاقات ریز و درشت برامون گفتن. این سریال هیچ وقت کاراکتراشو رها نکرد. ممکن بود کاراکتری که تو قسمتای اول دیدیم و حضور کوتاهی داشت رو باز ببینیم و چه بسا این کاراکتر تبدیل به یه کاراکتر کلیدی و مهم بشه. مثل مرد قاچاقچی که از یه مسافر ساده در نهایت تبدیل به چی شد.
سرنوشت کاراکترا اغراق آمیز نبود. کاراکترا به خاطر کارای بد و خوبشون در نهایت پاداش و مجازاتی که حقشون بود رو گرفتن. از یائولینگی که دنبال پول بود و سرش دل خیلیا رو شکست تا کسایی که شرافتمندانه زندگی میکردن. مثل دالی که تونست زندگی خوبی برای خودش بسازه و یه فرد مناسب رو ملاقات کنه.
اشکالی بخوام بگیرم مربوط به قسمتای آخره که سرعت تایم اسکیپ سریال خیلی بالا رفت. چون این قبلا نسبتا کمتر بود و با جزئیات کاملی بیان میشد. بنظرم اگه قانون چهل قسمتی نبود، میتونستن یه ده قسمت دیگه اضافه کنن و با جزئیات بهتری برامون از تغییرات لوکومیتو ها به قطارای برقی بگن. اینکه چطور از اون محله همه کوچ کردن. بعد عروسی وانگ شین و مایان یهویی پریدیم به یه زمان دیگه. مطمئنا قسمتا بیشتر بود اینو بهتر درمیوردن. خدایی نمیشه هم گفت از قسمتای قبل باید کم میکردن. داستان نظم خوبی داشت که همه چیزش برنامه ریزی شده بود. چیز اضافه ای نداشت.
این نامشخص بودن زمان دقیقی که توی سریاله هم یکم رومخ بود که من از ماجیان تشخیص میدادم الان چقدر گذشته XD تربچه نقلی خیلی کیوت بود تو دوازده سیزده سالگیش.
در کل،
فیلمنامه سریال برعکس خلاصه ای که اشتباها آدمو یاد سریالای پروپاگانداطور کومونیستیشون میندازه، یه سریال کاملا سبک برش از زندگی و در مورد زندگی زندگی کارکنان قطاری هستش که توی یه محله کوچیک با هم زندگی میکنن و ماجراهای کوچیک و بزرگی رو از سر میگذرونن. از جلسه برای دزدیده شدن مرغای آقای وو گرفته تا حل مشکل خرید هشت تا دوچرخه برند ققنوس برای عروسی سای شوان. تلوزیون دیدن همگانی و زوجایی که تو این محله عروسی میگیرن و داستان عشقیشون رو میتونیم ببینیم.
این سریال عاشقانه داره. عاشقانه سریال کمه اما بدجور دلچسبه و بهم میان؛ اما مهمترین و اصلی ترین نکته رابطه وانگ شین با ماکوی بود. یه رابطه استاد شاگردی خاص. مثل یه پدر و پسر واقعی که با هم ماجرهای زیادی رو از سر میگذرونن و چیزای زیادی از هم یادمیگیرن. میبینیم چطور این استاد پیر شاگردشو راهنمایی میکنه و چطور به آدمای کوچیک و بزرگ دور و برش به روش خودش اهمیت میده. مثل پیرمرد کوری که دنبال دخترش بود یا مردچوپانی که همیشه تو ایستگاه منتظر بود تا ماکوی براش یه چیزی بفرسته.
با این محله زندگی قراره بکنین. این سریال همه جور چیزی تو خودش داره. هیچ وقت دست از غافلگیرکردنت برنمیداره. البته به روش خودش. به وقت خودش. توی یه مسیر چندین ساله سوار یه قطار میشین و با آدماش زندگی میکنین. مثل یه سفر چندین ساعته با قطار میمونه که بعد پایان وقتشه ازش پیاده بشین و ازش خداحافظی کنین…
آهنگای سریالم که نگم چه جوری آدمو نابود میکردن… مخصوصا اون سخنرانی بازنشستگی سای شوان که همزمان با پخش اون آهنگ اشکمو درآورد…
ممنون که کامنتمو خوندین.
پایان.
#پیشنهادی
خدایی الان که تمومش کردم افسردگی گرفتم. واقعا این سریال یه جواهر ناشناخته است که امیدوارم خیلیا ببیننش…
نویسنده ناعزیز
این وسط ماکوی فقط اضافه بود؟
خون گریه کردم چه وضعیه؟
کارما تو کمر یائولینگ نزد،
رسما ابوالفضل یه جوری زد به کمرش که تا به تا شد. آخخخخخخخ… خوشحالم مظلوم بازی درنیاوردن که من دختری فقسر بودم و نمیخواستم فقرو دوباره تجربه کنم. قشنگگگگگگگگگگگگگگگگ چسبید
ولی حق دالی از زندگی اینه که به بهترین جاها برسه. این دختره یائو هم ذلیل بشه…
داره هی از دل مهربون این بچه سواستفاده میکنه. وقتی دوستش نداری ردش کن. هی عشوه میاد تا پولای دالی بیچاره رو بچاپه…
ما جیان یه جوری خوردنی شده که برنمیتابم…
واقعا انتظار برملاشدن داستان ول کردن ماجیان تو قطارو نداشتم. شوکه شدم خودمم مثل ماکوی و وانگ شین…
ولی خدایی مایان و وانگ شین خیلی بهم میان. با اینکه عاشقانه سریال خیلی کمه اما تمام سکانسای باهم بودنشون بد دلبره.
حیف دالی که احساسات پاکش رو حروم همچین دختری کرد…
از این دختره سو استفاده گرتر و فرصت طلبتر ندیدم. خائن…
قسمت عروسی و اون دعوای مایان و یاو خدا بود. فقط دالی و وانگ شین که رقص دعوایی این دوتا رو تقلید میکردن XD
فقط اونجای قسمت پونزده که وانگ شین نرمک میزنه پشت رئیسش تا پیش استادش ازش تعریف کنه T-T
کیوت…
پرونده های سریالو خیلی دوست دارم. جذابترین نکته اینه که پرونده های کوچیک یا بزرگ سریال اینطوری نیستن که تو هر قسمت یکیشون حل بشه و دیگه تموم. بعضضی پرونده ها در طول سریال حل میشن. یه قسمتی بهشون اشاره میشه و چند قسمت بعد ممکنه حل بشه. این در مورد داستن آدمای توی قطارم صدق میکنه. همین حس واقعی بودن سریال و جذابیتش رو چند برابر کرده.
واقعا این سریال مثل یه الماس و جواهره که مخفی مونده. حیف این سریال نیست دیده نشه؟ تو خود چینم بد ترکونده بود. خلاصه سریالم با چیزی که هستش تفاوت زیادی داره. کمدیش، درامش همه چیزش به اندازه است. خود زندگیه لعنتی. یه عالمه هم اتفاق تو هر قسمت میوفته و سرهمین نمیتونی جلوی خودتو برای دیدن قسمت بعدی بگیری.
بچه اول شده و انتظار داشت یه جشنی، سروری چیزی براش راه بندازن. استاد که خمم به ابرو نیاورد. رئیسششم فقط تابلو رو قاب گرفت… بچم…
رابطه استاد شاگردی ماکوی و وانگ شین خیلی قشنگه. دل ما کوی هم برای شاگرد کله خرابش تنگ شده اما خودشو میز نه به اون راه.
چقدر این دختره یائو رفیق نیمه راه بود. بعضی آدما فقط ظاهر قشنگی دارن اما درونا سست و بی احساسن. شرایط وانگ شین اینقدرا هم بد نبود که بعدا نتونه به جایی برسه. این دختر بیشتر دنبال یه کسیه از لحاظ مالی ساپورتش کنه تا یکی که اخلاقا و رفتارا آدم خوب و پرتلاشی باشه. همه که نمیتونن عین مایان هم خوشگل و دلبر باشن هم یه دختر که باید براش بهترینا اتفاق بیافته.
دالی خیلی مهربونه. بدبخت تو زندگی قبلیش سیزده تا زن داشت(زندگی جدید آغاز میشود)، اینجا اون یکی که بد عاشقشه هم پا نمیده XD
فقط اون جلسهای که برای مردن مرغا گذاشته بودن XD
قیافه وانگ شین خدا بود XD
چرا ترجمه نمیشه 🥲
خلاصهش و تیزرش جذبم نکرد ولی بازیگراشو بسی دوست میدارم🥲
زمانی رو که سریال توش جریان داره هم دوست دارم
به نظرتون ببینم یا نه؟
بازیگرای خوبی داره و تریلرش هم چشمک زنه
امیدوارم سریال رو دوست داشته باشم
بچم جیانسی هم اینجا یه نقش مهمان داره T-T
این سریال فقط با یه تیتراژ دلمو برد. انقدر آهنگش ریپلای طور بود. فضا و وایبش ریپلای طوره. بازیگراشم که نگم. لعنتی خود زندگیه