دوباره دارم نگاه میکنم این برنامه رو به خاطر لی سوجین و بچه های دوست داشتنی داخل برنامه
قسمت آخر که بروک دوید سمت سوجین و اون رو بغل کرد»»»🥺🥺

دوستان شبیه این برنامه که از بچه ها مراقبت میکنن سراغ دارید؟ چینی، کره ای …. خ خوبه…من چون عاشق بچه هام اینجور برنامه ها از همه سریالها برام بالاتره… البته چینی یک برنامه بود let go of my baby….اگه به غیر این میشناسین لطفااااا بگید؛)

من اصلا برنامه ها رو دنبال نمیکنم ولی این برنامه برای اولین بار من و ترغیب کرد به دو دلیل؛ یکی یه خاطر بچه ها که همونطور که حدس زده بودم از قبل، واقعا شیرین و با مزه ان. یکیم به خاطر بازیگر لی سوجین.
اگه بخوام از اول شروع کنم باید بگم که اصلا انتظار نداشتم شخصیت مستر لی(لی سوجین) اینجوری باشه؛ اولین ویژگی ای که از همون قسمت اول معلوم شد جدی بودنش بود. بعد دیدن کل برنامه ام میتونم شخصیتش و اینجوری تعریف کنم؛ جدی، آروم، مهربون😍 خیلی خوشحالم که تو این برنامه شرکت کرد. حس میکنم تجربه و احساسات خاصی رو این برنامه براش رقم زد.
عموها و خاله ها همگی خاکی و خودمونی بودن. سونگی که هر کاری از دستش برمیومد واسه بچه ها انجام داد تا خاطرات خوبی براشون بسازه. سومین واقعا دختر ساده و قشنگی بود. خودش و جای مادر بچه ها گذاشته بود و بهشون وابسته شده بود. ناره که دوست و رفیق واسه بچه ها بود‌. نمایش دایناسورش عالی بود😂
بچه ها حرفی واسه گفتن نمیذارن. هر کدوم یه جور تو دل برو. ولی واسه من یوجین و گریس خیلی کیوت بودن🥰
شوخیایی که عموها و خاله ها با هم میکردن، وقتایی که سر به سر ای هان میذاشتن، خرابکاریای آشپزیشون و … من و خندوند و لذت بردم😊
ایده ی برنامه رو دوست داشتم. هر کسی شانس این و نداره که چند روز مسئول چندتا بچه باشه. خودش و جای پدر مادر اونا بذاره و هر چند یه بخش کوچیکی از این احساس و درک کنه. ممنونم از همه ی کسایی که تو ساخت این برنامه نقش داشتن.

دلم میخواد که سونگی کسی رو پیدا کنه که واقعا دوسش داشته باشه و لیاقت همچین بچه گلی رو داشته باشه آیگوووو سونگیمون دختر دوست داره 🤩😍

این برنامه رفته یه گوشه ی قلبم ساکت و آروم نشسته♥️😍
دو سال پیش دیدم برنامه رو و هر از چندگاهی میبینمش و دلم نمیاد رد کنم بسکه دلنشین بودن😍
سر این برنامه سونگی و سومین رو شیپ میکردم😁🤌♥️

ولی من بشدت نیازمند فصل دوم این برنامم 🙂

منی که از بچه ها هیچوقت خوشم نمیومد الان بعد چهارمین بار دیدن این برنامه با چشمای اشکی دارم اینو مینویسم . با اینکه قسمت اخرو بارها دیدم بازم هربار باهاش گریه میکنم 🙂
چقدر قشنگ بود اخه
دیدن مراقبت ها و تلاشای خاله ها و عموها و دیدن ارتباط دوستانه و عاقلانه ی بچه ها بشدت لذت داشت
این برنامه به خوبی نشون میده که دنیا هنوزم قشنگیاشو داره و مهربونی هنوز بین مردم جریان داره 🤍
واقعا دیدن این برنامه یکی از ارزشمندترین اتفاقای زندگیم بود

“جنگل کوچیک” رو همین الان تموم کردم و واقعا نمیدونم چی بگم. موقعی که قسمت اول رو تموم کردم فکر نمی کردم وقتی که به آخرش برسم ،اینقدر دل تنگش میشم که گریه ام بگیره. شاید احمقانه به نظر برسه اما اونجایی که توی قسمت آخر بچه ها خداحافظی می کردن منم گریه ام گرفت .مخصوصا اون تیکه ای که بروک به خاله سومین گفت وقتی بزرگ بشم میخوام یه خاله توی جنگل کوچیک بشم و سومین زد زیر گریه و اونجایی که بروک دوید یه راست رفت بغل مستر لی ، سوجین خودشو خیلی کنترل کرد که گریه نکنه اما من نتونستم خودمو کنترل کنم و زدم زیر گریه .برای منی که شاهد تک تک توجه های مسترلی سامچون به بروک بودم واقعا سخت بود جلو خودمو بگیرم.  با تک تک بچه ها خو گرفتم .قسمتای اولی فکر نمی کردم از همه بچه ها خوشم بیاد . ای هان و کمک کردناش به عمو و خاله ها و رقابتاش با جونگ هیون ، بروک و گریس دخترای دوقلوی باهوش  و خواننده های کوچولوی جنگل کوچیک ، جونگ هیون عزیزم که ضعف می کردم برای کارا و رفتارای قشنگی که با بقیه داشت .مخصوصا اونجایی که برای کیم یونا نامه نوشت و کش مو رو به عنوان حلقه چسبوند روی پاکت . اینقدر توی قرار گذاشتن  وارد بود که به سونگی سامچون و مسترلی سامچون هم مشاوره داد.  یونا دختر اروم و ساکت و مهربون که اونم در جواب جونگ هیون براش چندتا قلب کشید و تلاش می کرد هر جا جونگ هیون میره همراش باشه . یوجین کیوت و ناز که حرف زدنش کافی بود تاضعف بری و عاشقش بشی . گا اون دختر بالغ و عاقلی که به نسبت سنش بیشتر می فهمید. ای هیون پسر عاشق دایناسورها ، و  کیم یه جون روح سرگردان جنگل کوچیک.  نمیدونم انتخاب خاله ها و عموها با کی بوده اما واقعا بهترین انتخاب ها رو کردن.همه شون تمام توانشونو گذاشتن . سونگی ای که حاضر بود هرکاری کنه تا بچه ها شاد باشن و لذت ببرن ‌. براشون کلی چیزای جور واجور ساخت و کلی بازی کرد باهاشون . سوجین عزیزم که همیشه حواسش از دور به بچه ها بود و هاشونو داشت .در مورد سومین نمیدونم چی بگم . دخترها خیلی بهش وابسته شده بودن .خیلی خیلی هوای بچه ها رو داشت و لذت بردم از این همه هوشمندیش توی رفتار با بچه ها .ناره عزیز و دوست داشتنی رفیق جینگ ای هان ، مخترع اسم مستر لی ،رقاص ،آشپز،  نگهبان شب و ….کلی القاب دیگه که در این وصف نمیگنجد. کلی چیزای خوب یاد گرفتم از این برنامه. کلی حس خوب به من داد . برای چند لحظه هم که شده خودمو همراه پاکی و معصومیت بچه ها کردم. ذهن بچه ها خیلی هوشمند و انعطاف پذیره . مثلا اون اوایل ای هیون حاضر نبود با پاهاش روی خاک وایسه اما کم کم اون هراسش از بین رفت و به جایی رسید که با پای برهنه روی خاک راه می رفت . یا ای هانی که از خیلی از… Read more »

خیلیییییی خوبههههههههههههههههههه، آرومه ، اگه لطیف کننده میخاین ببینین

با ديدن اين برنامه عسل از چشاتون ميريزه

چقدر بچه ها قند و با مزه بودن و چقد این برنامه آرامش بخش بود.. کاش قسمتای خیلی بیشتری داشت