دانلود برنامه Pink Lie 2022
عنوان برنامه: دروغ صورتی
ژانر: عاشقانه
تاریخ پخش: Oct 5, 2022
مدت زمان: 1 ساعت و 14 دقیقه
قسمت ها: 12
روزهای پخش: چهارشنبه
محصول: کره جنوبی
وضعیت: پایان یافته از شبکه Diseny Plus
با حضور:
Kim Hee Chul – Lee Sun Bin – Song Won Seok – RALRAL
سایر عناوین:
عنوان بومی:
핑크라이
عنوان های دیگر:
Pingkeurai
.
لینک مستقیم WEB-DL
E01: 360p – 540p – 720p – 720p.x265
E02: 360p – 540p – 720p – 720p.x265
E03: 360p – 540p – 720p – 720p.x265
E04: 360p – 540p – 720p – 720p.x265
E05: 360p – 540p – 720p – 720p.x265
E06: 360p – 540p – 720p – 720p.x265
E07: 360p – 540p – 720p – 720p.x265
E08: 360p – 540p – 720p – 720p.x265
E09: 360p – 540p – 720p – 720p.x265
E10: 360p – 540p – 720p – 720p.x265
E11: 360p – 540p – 720p – 720p.x265
E12: 360p – 540p – 720p – 720p.x265
.
ساب انگلیسی
.
زیرنویس فارسی
ترجمه آیرن
.
همشون دروغگو بودن همه ی مردا بلااستثنا اگه همون اول در مورد کار واقعی هانی می فهمیدن عمرا باهاش سر قرار می رفتن . مناسبترین فرد برای هانی ته یانگ بود که واقعا بعد از دیدن راز هانی ری اکشنش افتضاح بود با اینکه خودش اون کاره بود چقدم اعتماد به سقف داشت واقعا خیلی گستاخانه اس رفتارشون . هانو واقعا یه ادم شناس واقعی بود . اولا خب درسته که پررو بود و به شدت رک ولی خب راس میگفت حالا که برنامه به این شکله و قرار هی با هرکی بشه قرار گذاشت چرا نکنه ولی رفتارش واقعا راجبه دائون مسخره و غیرمنطقی بود معلوم بود دائون رو خوشش نیومده و از همون اول فهمید که چقد روباهه و واقعا خیلی خوشم اومد بهش گفت روباه چون واقعا اینجوری بود میخاست همه ی مرداعاشقش شن و همش بهش پیشنهاد بدن با همشون بره بیرون و واقعا چقد وقیحانه به همشونم همون چیزو میگفت ینی تو یه روز به سه نفر یه حرفو زد و بعدشم که دید هیچ کدوم از اون سه نفر باهاش نموندن هی سعی میکرد با مظلوم نمایی یکیو خر کنه بیاد سمتش . واقعا خیلی مارمولک بود . میگن خوشگلا ایکبیرین اینجا معلوم میشه . من اصلا نمی فهمم اون پسر سامسونگیه با اون وضع خانوادگیش حتی قرارم براش سخته چه برسه به ازدواج چجوری جرات کرده بیاد این برنامه ؟! دقیقا منظورش این بود که من یه زن میخام کارمند باشه مث خودم و بیاد خرج جفتمونو بده و منم خرج ننه مو . واقعا 어이가 없네
دختر پولداره که اصلا یه وصله ی ناجور بود تو برنامه و اصلا به اون پسر نمی اومد . اولش همشون راجبه اینکه ما همچین زنی می خایم ما همچین مردی میخایم حرف میزدن ولی بعدش حرفاشون و عملشون باهم نمی خوند خیلی ادمای مزخرفی بودن . اصلا از برنامه ش خوشم نیومد . سیگنال قلب واقعا تو این ژانر برنامه ها تکه .
سلام، این برنامه فصل دوم نداره؟
تنها برنامه دوست یابی بود که حس کزدم روند داستان نانوشته بود و تمام اعضای خودشون این سناریو رو با تصمیمات شون پیش بردن و این برنامه حس واقعیت بهم میداد.
میزبان ها عالیییب بودن. عاشق عکس العمل های طبیعی شون بودم.
بنظر خیلی از شرکت کننده ها دروغ خاصی رو پنهان نکرده بودن و حتی دو نفرشون برای معروفیت بیشتر وارد برنامه شدن ،که اصلا نپسندیدم … انتخاب اشتباهی بود برای همچین برنامه ای.
و دقیقا این برنامه نشون میده صادق بودن با خود چقدر مهم… با خودت صادق باش، تصمیم بگیر و عمل کن
هانی
چقدر شجاع بود. من خیلی بهش افتخار کردم.
هانو
ته یانگ
تو دامی که دائو پهن کرد گرفتار شد و موقعیت هاش از این دست داد اولش دلم میخواست حداقل یکبار با هانی سر قرار میرفت شاید میتونستن هم درک کنن. اما وقتی راز هانی برملا شد به شدت از واکنش ته یانگ تعجب کردم و متوجه شدم اره خیلی از مردها خودشون هر غلطی میخوان میکنن ولی برای یه زن اون بد میدونن. بازم خوشحالم دست رد به سینه اش خورد.
واییی دائون
به شدت روباه…..
همه رو میخواست تو اب نمک بخوابون ،ولی دستش رو شد اونم توسط کسی که خودش اینجور بود یعنی هانو…لعنتی با چند نفر لاس میزنی… فقط برای جذب فالور و…. اومده بود
اسم اون مادر مجرد یادم نیست، ولی هیچ کدوم از این مردهای تو این برنامه لایقتش نداشتن…..
در کل این برنامه به من یاد داد ما خودمو باید خودمون رو با همه راستی ها و دروغ های درونمون بیشتر دوست داشته باشیم.
قشنگ بود اما واقعا نمیشه به آدم ها اعتماد کرد یک سری افکارشون مدام در حال تغییره والا خودشونم نمیدونن چی میخوان. و از همه مهم تر هیچی بدتر از آدمی نیست که گیجت کنه کسی تکلیفشون باهات مشخص نشه و نگه که دوست داره یا نه فقط با رفتاراش مدام گیج و گیج ترت کنه.. هانگیول یکی از اون آدما بود که خودشم نمیدونست چی میخواست.
مهمانها عالی
میزبانها عالی
تا قسمت آخر جذابیت داشت و منی که همش این اواخر اثرهای نمایشی رو دراپ میکردم، این رو بهکوب نشستم و تا آخر دیدم.
دلم براشون تنگ میشه، برای «چمیتا!» گفتنهاشون…
ببینید و لذت ببرید.
به شددددت برنامه جالبی بود. موضوعش عالی بوود. برای من فرقس نمیکرد کی با کی میره. مهم جسارت و توانایی هاشون برای بیان شغلی که داشتن یا هنوز هم دارن. به شدددت پیشنهاد میشه ببینید.
چقدر برنامه جالبی بود و سرگرم کننده ، کلی با داورای برنامه ذوق کردم ، بر خلاف برنامه های دیگه داورای این برنامه رو دوست داشتم.اولین برنامه دیتینگی بود که میخندیدم ……….
فقط اینم بگم که هر چی در طول برنامه خوب و شاد بود قسمت آخر سم خالص بود
هرچند قابل قبول بود ………
حتما پیشنهاد میکنم این برنامه رو ببینید و لذت ببرید
میشه لطفاا یکی کاپل ها رو بگه که در آخر با هم مچ شدن ؟؟؟ من نصفه دیدمش
یعنی انتخاباشون اصلا قابل پیشبینی نبود از دیشیب تا حالا رو مخمه >)))
واقعا هیچکدوم از کاپلا باهم نیستن؟
چانسول با یه دختر دیگه پیجش عکس گذاشته!!!!
خیلی قشنگ بود. یکی از بهترین برنامه های دیتینگی که دیدم.
البته زیاد از نتیجه پایانی راضی نبودم
خلاصه که خیلی پیشنهادی. حس واقعی بودن میداد و روابطی که شکل میگرفت بینشون فراتر و جالب تر از برنامه های دیگه بود
شاید یکسری ها نخوان قبول کنن ولی این برنامه های عاشقانه همشون الکی و برنامه ریزی شدست و هیچکدوم احساسات واقعی نیست شاید بیشتر سریالن تا برنامه
برنامه جالبی بود ولی ماهیت این برنامه ها فقط سرگرمیه و به شخصه معتقدم هیچ چیزشون واقعی نیست. بیشتر اوقات اینفلوئنسرها و کسایی که یه کسب و کاری دارن تو این برنامه ها شرکت میکنن که کارشون رو تبلیغ کنن و فالوعر بگیرن مثل چیزی که توی جهنم سینگلی خیلی مشهود بود.
توی قسمت اول راز هانی رو نشون دادن که برای من خیلی شوکه کننده و در عین حال ناراحت کننده بود و فکر میکردم قسمت آخر یکی بیاد بگه من قاتلم! ولی اینطور نبود و اکثر افراد رازهایی داشتن که تو رابطه انقدرم مهم نبود مگر اینکه بخوان ازدواج کنن مثل داهه، چانسول، باروم، سولبی، هانو، دائون و هانگیول که به نظر من عجیب ترینش بود و باعث شد تمام موقعیت هاشو از دست بده.
راجب کاپل ها و اتفاقاتی که تو کل برنامه افتاد:
[چانسول و داهه=” “] داهه و چانسول که از اول مچ شدن و تا آخر هم نخواستن با هیچ کس دیگه ای آشنا بشن برام یکم غیر قابل درک بود چون دقیقا از روز اول مچ شدن. در طول برنامه حس کردم چانسول تمایل داره با بقیه هم وقت بگذرونه بر خلاف داهه، که بعد از اینکه چانسول راجب راز داهه فهمید این حالت تشدید شد و من بیشتر حس کردم که فقط داهه اس که خیلی تمایل به ادامه رابطش داره.
مسئله اختلاف طبقاتی و اجتماعی چیزیه که نمیشه باهاش کنار اومد خصوصا از جانب پسر ها و به خصوص توی کشورهای جهان سومی و جهان دومی (کره جنوبی).
ولی چانسول برای من هم خیلی جذاب و رفتار حمایت گر و قشنگی از خودش نشون داد مطمئنم با هرکس باشه میتونن خیلی خوشبخت بشن. :))
[/spoiler]
[دائون ، ته یانگ و هانو=” “] دائون از اول توجه خیلی ها رو به خودش جلب کرد ولی با بازی های مسخرش نتونست با هیچکس وارد رابطه بشه. درسته که هانو اولین ضربه رو زد و گفت که میخواد با همه دخترا آشنا بشه و وقت بگذرونه (که اون مدل حرف زدنش هم نشونه بی شعوریش بود نه منطقی بودن!!) ولی وقتی فهمید دائون براش جذابه که یه رقیب وارد شد! wtf!!
وقتی هانو به دائون گفت روباه از حرفش خوشم نیومد چون خودش بود که بد رفتاری میکرد ولی آخراش باهاش موافق بودم و مشخص شد توی تدوین خیلی چیزها سانسور شده و پخش نشده و ذات آدما رو زیباتر از واقعیت نشون دادن.
وقتی قسمت آخر دائون رفت سمت هانگیول من اینطوری بودم که: بچ جمع کن خودتو!!!! اینو قبول دارم که سن یه فاکتور مهمیه ولی دلیل نمیشه بگی چون من فکر میکردم سنش کمه برام جذاب نبود! تمام وقت هایی که هانگیول میومد سمتش پسش میزد و این خیلی رفتار زننده ای بود ولی آخر سر که دید همه ولش کردن رفت چسبید به هانگیول به این امید که قبولش کنه و غرورش حفظ شه که نشد.
(happy 🙂 )
هانو یه پلی بوی به تمام معنا بود که سعی میکرد خودشو مهربون و با درک نشون بده ولی تمام مدت همرو بازی داد. تقریبا تمام خانم ها جذبش شدن ولی آخر سر هم رفت سراغ کسی که بیشتر از همه آزارش داده بود چون میخواست ثابت کنه رو هر کس دست بذاره میتونه بهش برسه و بخاطر اخلاق گندش که میخواست با همه وقت بگذرونه تمام موقعیت هاشو از دست داد.
ته یانگ تو برخورد اول خیلی خوب و جذاب بود ولی رفته رفته پی پی شد!! (با عرض پوزش!) یکی از بدترین رازها رو داشت ولی متاسفانه بخاطر جامعه ی کره کارش انقدرم بد نیست در صورتی که اگر یه دختر توی اون موقعیت بود ترورش میکردن همون طور که هانی بخاطر شغلی که در گذشته داشت تو عذاب بود و بعد از فاش شدن رازش تقریبا ترد شد (بیشتر از قبل).
ته یانگ به شدت مودی بود و من نمیتونستم بفهممش. با هانو شاخ تو شاخ شدن با هانگیول بد برخورد کرد و وقتی سنش رو فهمید تا آخر برنامه ازش دوری کرد. تو رابطه با خانم ها هم خیلی بد بود چون با هانول رفت بیرون و میتونستن به یه جایی برسن ولی ترجیح داد بره با دائون که اونم دائم داشت راجب هانو حرف میزد و همین میونشون رو خراب کرد.
هر سه تا حقشون بود که با هیچکس مچ نشدن چون به شدت رفتارای زننده خودخواهانه و دو رویی رو از خودشون نشون دادن. [/spoiler]
[باروم=” “] راز باروم تو دید اول راز خاصی نیست ولی اهمیت زیادی داره چون این آدم داره تمام درآمدش ر و خرج خانوادش میکنه، پس اندازی نداره (که خیلی مهمه چون شرایط کشور کره هم مثل ایرانه و مجبوری پول پس انداز کنی حالا به هر دلیلی حتما بهش احتیاج پیدا میکنی)، وقت نداره که بخواد با دوست دخترش باشه بجز آخر هفته ها و مشخصا خیلی به خانوادش وابستس وقتی که بهش زنگ زدن حال یکی از اعضای خانوادش بده و با سرعت رفت نشون میده حتی مسئولیت خانوادش هم با اونه (درسته همه افراد وقتی یکی از اعضای خانوادشون حالش بد شه ناراحت میشن و خودشون رو میرسونن پیشش ولی من این حسو گرفتم که باید بره به شرایط توی بیمارستان رسیدگی کنه که میشه مسئولیت و نه فقط دل نگرانی). من به شخصه با کمال احترام از این افراد دوری میکنم چون نمیتونم با اینکه تمام دغدغه اش خانوادشه کنار بیام. بنظرم یک مقدار خودخواهی لازمه. در کل شخصیت بالغ و قابل احترامی داشت.[/spoiler]
[سولبی=” “] فقط اونجایی که گوشی سولبی به ماشین باروم وصل بود و اسمش لو رفت!!
به نظرم سولبی یکی از افرادی بود که برای جذب فالوئر اومده بودن. راز خاصی نداشت و تنها مشکلش این بود که خیلی سفر میرفت. این موضوع برای خیلی از افراد پیش میاد که مجبورن برای کارشون خیلی سفر برن.
نمیتونستم سولبی رو بفهمم که دقیقا با کی داره لاس میزنه! با هانو هانگیول و باروم لاس میزد ولی آخر سر انقدر همه حواسشون به دائون بود که فراموشش کردن! اینکه بخوای با همه آشنا شی فرق داره با اینکه بخوای همرو تست کنی و بعد بذاریشون تو آب نمک. اگر فرصت داشت فکر میکنم سراغ بقیه هم میرفت.
اینکه باروم رو انتخاب کرد برای قابل پیش بینی نبود چون درسته هر دو قصدشون این بود که ازدواج کنن و دنبال یه رابطه آروم بودن ولی شرایط کاریشون جوریه که هر دو رو آزار میده. سولبی به عنوان فریلنسر شاید مجبور شه کل هفته بیکار باشه و آخر هفته بره سر کار چیزی که کاملا متضاد برنامه بارومه. در کل بنظرم انتخاب عقلانی ای نبود.
حس میکنم هانگیول رو بخاطر این رد کرد چون حس میکرد هانگیول فقط دنبال یه رابطه دوست دختر دوست پسریه در صورتی که خودش چیزی فراتر میخواست.[/spoiler]
هانگیول رو انقدر نفهمیدم که نمیخوام راجبش صحبتی کنم! بخاطر دروغ احمقانش هیچکس جدیش نگرفت و وقتی حقیقت رو گفت دیر شده بود.
[هانول=” “] هانول دیر اومد ولی دل خیلیا رو تو برخورد اولش برد. من مطمئنم اگر داهه اونجا نبود چانسول حداقل به اندازه یه دیت با هانول وقت میگذروند.
متاسفانه راز هانول یکی از مهمترین رازها بود. داشتن یه بچه باعث میشه بیشتر مردم از داشت رابطه باهاش اجتناب کنن. وقتی گفت 25 سالگی بچه دار شدم واقعا ناراحت شدم براش چون با لحنی گفت که نشون میداد پشیمونه که تو اون سن بچه دار شده. من حس کردم اگر میتونست به عقب برمیگشت و تو اون سن کم ازدواج نمیکرد.
رفتارهاش بالغانه بودن و کاملا نشون میداد یه مادره ولی بخاطر دیرتر وارد برنامه شدنش نتونست با بقیه مچ شه. اما در کل بنظرم براش یه مرخصی از مادر بودن شد.[/spoiler]
[هانی=” “] هانی تقریبا بزرگترین راز رو داشت 🙂 قسمت اول که راجبش فهمیدم خیلی برام ناراحت کننده بود چون بعد از پخش این برنامه مطمئنن باز دوباره سر زبون ها میوفته و ممکنه بازم اذیت شه ولی از یه طرف هم خیلیا ساپورتش میکنن و این میتونه براش خوب باشه که از لاکش در بیاد.
واقعا امیدوار بودم با باروم خوب پیش برن ولی باروم میخواست ازدواج کنه و احتمالا خانوادش با هانی بد برخورد میکردن مخصوصا بعد از پخش همچین برنامه ای. البته خود باروم هم گفت که با این موضوع اوکی نیست…
فکر میکنم هانی میتونست با هانگیول شانس بیشتری داشته باشه. به هر حال براش آرزوی شادی دارم.[/spoiler]
مرسی همشو خوندین! D:
بچه ها در نهایت داهه و چانسول باهم نیستن الان تو زندگی واقعی متاسفانه فکر میکردم باهم میمونن خیلی دوسشون داشتم 😭
بچه ها کسی می تونه بیاد کمک کنه این برنامه رو با هم ساب بزنیم
ولی رفتار داهی
حتی حس کردم چانسول یه مین قاطی کرد چون برگشت بهش گفت باشه بسه دیگه اونجا دروغ چرا شاید میخواست فضا رو عوض کنم ولی از چشمم افتاد😅
به نظرم هانو و ته یانگ انگار افتاده بودن سر لج باهم واسه همینم وقتی فهمیدن هانول بچه داره کوتاه نیومدن وگرنه غیر برنامه با این شخصیت های گندشون عمرا با یه زن بچه دار قرار بزارن.
فقط زوج داهی و چانسول قشنگ بودن، بقیه شون هی از این شاخه میپریدن به اون شاخه. انگار که فقط میخواستن با یکی جور بشن و کاپل بودنشون جایزه داره ته اش!😐
از سولبی و هانول خوشم نمیومد ولی با انتخاب های اخرشون کلی کیف کردم و پسندیدمشون😁
دائون هم مثال بارز: “دخترای خوشگل تو دوست پسر شانس ندارن!” هست
هان گیولم که فکر کنم ته اش از اینکه اینهمه مورد توجه قرار گرفته بود ذوق مرگ شد و واشر سر سیلندر سوزوند!
دروغ چرا از هانول خوشم نمیومد زیاد اما اخرای برنامه روش کراش زدم مرسی که دلمو خنک کرد😁
در کل خوب بود جالب بود گرچه از یجایی ببعد دیگه با علاقه پیش نمیرفتن